رشید داودی

  • یادداشت/

    جریانی که در سخنان امام از آن‌ها به عنوان متحجرین و مقدّسین، یاد شده است، پس از سه دهه تئوریزه کردن تئوری «حکومت اسلامی» در بستری که مسئولان جمهوری اسلامی در اختیارشان گذاشته بود، توانستند به صورت تشکیلاتی و نظام‌مند به مرور، حاکمیت تفکر امام را در بسیاری از نهادهای انقلابی حذف و تفکر خود را جایگزین نمایند. تفکری که به دنبال حذف جمهوریت و حاکمیت اقلیت بوده و هستند.

  • یادداشت/

    جناب آقای تاج‌زاده! شما درد و مشکل را فهمیده‌اید اما راهی که برای درمان تجویز می‌کنید، نادرست است. شما را با خدعه و فریب از اندیشهٔ امام دور کردند تا دچار بحران هویت شوید؛ و شدید!

  • یادداشت/

    چگونه می‌توان این حذف تدریجی را سهوی شمرد در حالی‌که نشانه‌های روشنی بر پروژه بودن آن وجود دارد. پروژه‌ای به‌نام «عبور از امام» که توسط نفوذیان در جای‌جای مراکز مهم نظام، در حال اجرا و عملیاتی شدن است؟! چگونه می‌توان نظامی که بر پایه‌ی اندیشه‌های روزآمد و پویای بنیانگذارش شکل گرفته و با رای مردم به آن، مشروعیت و قوام یافته است را روز به روز دورتر و دورتر از مکتب امام ببینیم و دم نزنیم، و بر مشروعیتی که در حال افول است، معترض نشویم!

  • برای آنکه رسانه منبر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تبلیغ بتواند کارآمدی خود را حفظ کند، ضرورت دارد که به آسیب شناسی آن و روزآمد کردنش مبادرت شود. و قطعا با توجه به جایگاه ویژه ای که برای این رسانه بوده و هست، ایجاد تحولات و تغییرات لازم می تواند در هر یک از ارکان پنجگانه آن، فواید و آثار به مراتب بیشتر از حالت امروزی آن به دنبال داشته باشد.

  • یادداشت/

    «مگر می شود فراموش کرد سالهای اخیر را که برخی از صاحب منصبان وتریبون دارانِ نظام، عَلَمدار تخریب این آیتِ صبر ومجسمه اخلاق،بصیرت ومظلومیت شدند؟»

  • تعریضی بر سخنان کدخدایی در ماجرای ردصلاحیت سیدحسن خمینی:

    حجت الاسلام و المسلمین رشید داودی از طلاب حوزه علمیه قم طی یادداشتی که برای «جماران» ارسال کرد، به اظهارات عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در خصوص عدم تایید صلاحیت یادگار گرامی امام حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در انتخابات مجلس پنجم خبرگان رهبری پرداخته است.

  • نامه ای از حجت الاسلام و المسلمین رشید داودی؛

    جناب آقای روحانی به یقین عده ای در این کشور نام بردن توأم با تجلیل از هاشمی و هاشمی ها را چونان جرمی آشکار می دانند اما برای مردم چنین کاری بجز قدرشناسی و قدردانی مفهوم دیگری ندارد. و در مقابل شاید سکوت، بی تفاوتی و گذشتن از نام ایشان را نادرست و قدرناشناسانه بدانند.